من سر دومین بارداریم کته با ماست میخوردم خیلی ها سر اولی هم هیچی هوس نکردم هفته های آخرم بود عجیب دلم بامیه عربی میخاست مشهدی باشه میفهمه از کدوما سه روز نمیتونستم غذا بخورم از شهر ما هم دوساعت راه بود تا مشهد اینجاها نداشت یه روز دیگه نتونستم شوهرمو راهی کردم‌اومدیم مشهد خوردیم برگشتیم
آخی😀
ویار خاک
مادرشوهرم زغال میم میخورد
یخ و چای خشک
باقلا دوست داشتم ونخودسبز تازه ولی گفتن بده نخور نخریدن برام
از این سر شهر دزدکی میرفتم اون سر شهر از یه دستفروش قره قوروت بگیرم، کیفم پر میکردم برمیگشتم دور از چشم شوهرم میخوردم
پفک
من بستنی زیاد دوست داشتم...الانم پسرم از بچگیش عاشق بستنیه
یکی از فامیلامون انگور یعنی باور کنید ده کیلو انگور یه جا میدادی میخورد
دوستم از شوهرش متنفر بود
دعاذکنید منم مادر بشم
فقط هوس نوشابه میکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
