چند شب پیشا با شوهرم دعوام شد. دیگه خیلی اعصابم خورد بود دعوای شدیدی داشتیم. اولین بارمونم نبود. دیگه تصميم به خودکشی داشتم. من خواهر برادر ندارم. یه برادر شوهر دارم که از همه چی زندگیمون خبر داره و بارها تو دعوا هامون بوده . خیلی بچه هامو دوست داره. بهش پیام دادم گفتم اینطوریه اینجوری شده من دستم به جایی بند نیست هر روز دعواست بچه رو میزنه و این حرفا. گفتم پولام فلان جاست طلامو فلان کنید و این جور حرفا. بعد عکس بچه رو که شوهرم زده بود واسش فرستادم
اونم گفت صبر کن و خدا بزرگه و این حرفا. من کلی از شوهرم و زندگیم گفتم بهش. چون واقعا جای برادرمه
خوب
هميشه طرف من بوده. ولی خب الان میترسم یه وقت با شوهرم جر و بحث بشه یا چیزی باهاش بشه پیامامو نشون بده بهش
خب
خب ولی هیچوقت ب قوم شوهر اعتماد نکن و درد و‌دل نکن هرجی باشه داداششه از من ب تو نصیحت
دیشب بهش پیام دادم تو رو خدا بین خودمون بمونه اون حرفا گفت خیالت راحت تو خواهر منی من نمیام زندگیتو خراب کنم که. گفتم اگه میشه یه شات از صفحه بگیر که خالی باشه. منم خیالم راحت شه. دیگه جواب نمیده الان
خودکشی راه چاره نیست . بچه تون شما و پدرش بالاسرش باشید خیلی بهتره تا نباشید
الان به نظرتون بهش زنگ بزنم؟ بگم پیامامو چرا جواب نمیدی؟ یا نه بده؟ دارم دیونه میشم. حتما هم از دست من ناراحت شده فکر کرده من بهش اطمینان ندارم. که گفته نمیگم و این حرفا
ببین این در برابر کارای اون ارزشی نداره تو باید اول باید تکلیفت مشخص کنی الان دنبال کسی هستی باهاش حرف بزنی ؟
دنبال کسی حسی حقش بزاره کف دستش
دنبال کسی هست ازش شوهرت بترسه
یا دیگه این طرف درست بشو نیست و شرایط داشتی ولش میکردی
تکلیفت مشخص کن این ها حاشیه موضوع هست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
