من بعد از هشت سال بچه دار شدم
یعنی گفتم شناختم خیلی کامل بشه بعد
قبلش اصلا این رفتارا روندیده بودم
با اینکه نوه اولش هم نبود یهو قاط زد😂
از صبح میومد تا شب مینشست بچمو میگرفت بغل میگفت تو فقط شیرش بده دیگه برا خودمه
منم اولا میخندیدم حساسیت نشون نمیدادم میگفتم خالا دوستش داره
بعد مثلا با پسرم حرف میزد میگفت تو بچه منی ها من مامان توام
یه بار دو بار صد بار هزار بار مگه ول میکرد
دیگه پسرم دوماهش بود بردمش حموم زنگ زد قیامت کرد میگفت بچه منو بی اجازه بردی حموم اگه مینداختیش چی
دیگه منم راهش ندادم سرایدار درو باز کرد اومد پشت در باز نکردم اینقدر جیغ و داد کرد منم گفتم برو دادگاه با حکم بیا بچتو بگیر