2737
2734
عنوان

بچم+مادرشوهرم

1345 بازدید | 51 پست

بچم ۱۴روزشه بغل من که نیاد بی قراری میکنه بغل مادرشوهرم که میره اروم میشه مادرشوهرمم هم مسخرم میکنه هم پز میده که بچت که انگارمن مادرشم با من ارومتره احساس میکنم بچم داره از چشمم میفته دلم نمیخاددیگه بهش شیربدم اینم از بخت گ....منه😏😒😔

بیخیال 


بغلش کن تکونش بده اروم میشه

میدونی بیشتر درد های ما ناشی از محیط زندگی ما هست ن خودمون یعنی تو فکر میکنی زشتی،تنبلی،بی استعدادی اما در واقع هیچکدوم نیستی بلکه این ادم های اطرافت بودن که این حس هارو بهت القا کردن  و روزی که بفهمی اینا واقعی نیستن و افکار دیگران بودن که تو رو کنترل میکردن  نجات پیدا میکنی  بهت توصیه میکنم کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید رو حتما بخون همینطور کتاب ذهن شما دوست شما نیست📚📚

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

وای نگو اینطوری، شاید چون تجربه اش بیشتره بلده خوب دست بگیره بچه ات احساس راحتی کنه ضمنا تو هم برعکس سعی کن خیلی حس مادرانه بگیری بچه حس میکنه بیشتر میاد سمتت کلا مادرشوهر ها همینن اول زایمان بلدن کرم بریزن ازین جور کرما تو خودتو وا نده 

☘️⚖️تعادل قانون طلایی زندگی ⚖️☘️
2738

یعنی به همین زودی بچت از چشمت میفته؟ باورم نمیشه واقعا 


تیکر برای هدف کاهش وزن تاریخ شروع رژیم:۲۱ آبان وزن شروع رژیم:۶۷هدف اول ۶۵🔓🔐هدف دوم ۶۳🔒هدف سوم ۶۰🔒هدف چهارم ۵۸🔒هدف پنجم ۵۶🔒هدف اخر ۵۴🔒من میتونم و باید بتونم تا عید به وزن مطلوبم برسم💪💪💪💪💪 قد ۱۵۸

چقدر سطحی 

خودت یک بار دیگه جملاتت را بخون 

بچه داره از چشمم میفته 

نمی خوام بهش شیر بدم 

اینم بخت منه 

شما باردار می شدی نمی دونستی وقتی اون بچه به دنیا بیاد مشکلات عاطفی و جسمی با خودش به همراه میاره که حل کردنش صبوری می خواد؟ 

‍ «بیایید به قفسه کتابخانه دخیل ببندیم؛ دوستانی صمیمی پیدا می شوند که حاجات ما را برآورده کنند.»

عزیز من اینجوری نکن با خودت دختر منم تو بغل مامانم و مادرشوهرم آرومتر بود اوایل،

 فقط به خاطر نوع بغل کردن و آرامششون هست ما چون استرس داریم کجاش بگیریم و آروم نیستیم بچه متوجه میشه همین !

لجت درنیاد بگو ان شاالله تا آخر شما برام نگهش دارین من به کارام برسم 😂

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687