مجرد که بودمیه جور مشکل داشتم با داداشم
الانمکهمتاهلم باشوهرم
خونه بابامهرچیمیخواستملباسو... میخریدم
ازدواجکه کردم همه خریدامزهرمار میشه
۱۲ساله همش یا شوهرم لباس و روسری و کفش و... رو انتخاب میکنه
یا کلی حرف میزنه که چرا ایمو خریدی و ...
مگه چندمورد که تایید کرده
همیشه هم سر پول مشکل دارمباهاش
تا خرخره قسط میگیره به هیچینمیرسم
دوست دارمیه بارمشده برم بازار هرچی دوست دارمبخرم
یه وقت فک نکنید پرتوقع هستم و میخوام برممرکز خرید های آنچنانی
نه همیتن جاهای قیمت مناسب
الان از سال ۹۷تا الان هیچی نخریدم
شلوارم پاره شده
بهش میگم شلوار میخوام
از قبل همهماهنگ کرده بودم
میگه اگه تو فکر دانشگاه رفتنی با مانتو اداری هاییکه داری برو😐
میگم پس شلوار بیروننمیخوام؟؟؟؟؟
ولی اگه بهش بگمبرم اپی لاسیون سریع پول میده
هرچی مربوط به لذت ج_ن_سیش باشه اوکی
و درمورد بچمم خیلی خیلی زیاد خرجمیکنه
جالبه خودممسرکارم
سرماه یه قسط میدم
مابقی هم خوراک و ..واسه خونه
هیچی نمیشه بخرم
اخلاقشمکهگوهه
مگه اینکه همش در حال س ک س باشی و ...
نمیدونم چرا فک میکنم همه متاهلا زندگی شوناینجوری زهره ماره
چرا تو خونه خودممراحت نیستم
نمیتونمپول از شوهرمبگیرم😕😕😕
حقوق خودممبره پای آرزوها و قسطاش😐😐😐