اسی به گذشته فک نکن
اینجوری مروا هیچوقت عوص نمیشن
خودم دارم جدا میشم شوهرم وحشتناک وابسته مادرش...دخالتای بیجای ننش...هرجا میرفتیم هر تصمیمم میگرفتیم بائو خانوادش هم بودن
دعوا میکردیم مو به مو کف دست مادرش..
حالم ازش بهم میخوره.. و اخلاق بد..بددهنی...بددد ل بود...اعتیاد..خنگ بودن .بچه بودنن
موقعیت اجتماعی خوبی داره فقط همین..
فکرام کرد ...قید همه چیز زدم