2726

سلام من ۹سال پیش عقد کردم ۵سال عقد تا کارهاش و بکنه سربازی و درس و کار 

بعدش عروسی گرفتیم ۵ ماه بیشتر نموندنم و دعوا شد وسیله ها رو برد پایین خونه مامانش کلی دعوا شد سر چیزهای چرت و پرت دعوا میکردیم من الان داغونم و پشیمون چون خیلی موقعیت عالی دیگه پیدا کرده بود ولی دعواهامون زیاد بود طلاق گرفتیم بعدش چندبار برگشت جدیش نگرفتم و برای همیشه رفت دیگه الان حس پوچی و ناامیدی گرفتم بعد اینکه رفته چیکار کنم داغووونم 

یکی از دلایل طلاق این بود که من حسادت میکردم به اینکه اینقدر هلاک خانوادشه اصلا دوس نداشت تنها باشیم همش دلش میخواست اونا باشن تو ۵ ماه بعد عروسی دعواهای بدی شد 

فقط نمیدونم چجوری فراموش کنم الان خواستگار خوبی دارم از لحاظ موقعیت در سطح اون نیی ولی آدم خوبیه و تاحالا ازدواج نکرده نمیدونم ازدواج کنم با اینکه هنوز تو فکر آدم سابقم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

حسودی چیه این خانمان سوزه... وقتی هی فکر و ذهنت پیش خونوادت باشه وقتی به بلوغ فکری نرسیذیو ازدواج میکنی معلومه زنتم ناراحت میشه چون اومده با شوهرش وقت بگذرونه نه با خونواده شوهرش... اگه دوسشداری بهش پیام بده

چراانتظار داری کسی که حداقل ۲۰ سال با خانواده بوده چند ماهه بیخیالشون بشه و فقط بچسبه به شما.خود زنها جونشون برای پدر و مادر میره.خب آقایون هم وابستگی دارن.حالا هم برای ازدواج عجله نکن.اسیب میبینی

چراانتظار داری کسی که حداقل ۲۰ سال با خانواده بوده چند ماهه بیخیالشون بشه و فقط بچسبه به شما.خود زنه ...

اینوواقعاراست میگی.👌👌

‌ هرچیزي‌بایدسرجاي‌خودش‌باشه‌مثل‌تو،توبغل‌من.🫀 ‌️

حق داشتی عزیزم اصلا خودتو سرزنش نکن و بهترین کارو کردی رابطه ای که تجربه کردی و سعی نکن دوباره تجربه کنی به موقعیت های جدید فکر کن به اینده ی روشنی که در پیش داری سنی نداری هنوزم وقت داری زندگی تو از نو بسازی 

دو سال جدا شدیم 

ازش خبری نداری ... واقعا دوسش داری ..

یا خودت هم شک داری....

گذشته به نظر آدم خوب میاد در حالیکه که بدتر بوده...

و اینکه حتما شرایط آت جوری بوده که راضی به طلاق شدی و تنها راهش این بوده ...پس نسبت به اون موقع بهترین تصمیم رو‌گرفتی...اصلا خودت رو سرزنش نکن

من مامان  دو تا  فرشته  ام .دخترم  هلن  و  پسرم کارن.... معجزه  های خدا  تو  زندگی  ایم..خدایا  ممنونم
حق داشتی عزیزم اصلا خودتو سرزنش نکن و بهترین کارو کردی رابطه ای که تجربه کردی و سعی نکن دوباره تجربه ...

دچار خود سرزنشی شدم همش میگم کاش صبوری میکردم ولی اون موقع ها حس میکردم کارهاش منطقی نیس مثلا توقع داشت هفته که هفت روزه هشت روز اونجا باشیم یا وقتی تو جمع اونا بودیم همش درگیر اونا بود یا هروقت دعوا میشد میشست دونه دونه اتفاق های گذشته رو میاورد وسط سطح خانوادش بالاتر از ما بود سرکوفت زیاد میزد 

آخرم با خانوادش بدون رضایت من خونه رو خالی کردن بدون پایین باباش گفت اینجا منم به غرورم اون موقع برخورد نرفتم و درگیر دادگاه شدیم و پلیس و پلیس بازی 

موقع طلاق گفت جدا نشیم  ولی چون سابقه کینه ورزی شو میدونستم باز مدام میگه چرا اینکارها رو کردی و کار خودش و نمی دید که بخاطر اینکه اون استارت خالی کردن خونه رو زد .

حالا مداااااام دچار سرکوفت زنی خودم شدم 

مخصوصا الان که نزدیک ازدواج مجددم هست خیلی بیشتر درگیر گذشته ای کاش هام و حسرت گذشته شدم 

نمیدونم برم برگردم یا زندگی جدید شروع کنم این آقا نسبت به شرایط الانم و طلاقم و سنم خیلی مناسب هست ولی نسبت به موقعیت شوهر قبلیم نه 


2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730