نه واقعا نمک تر از عروس ما نیست
هر دفعه می خوایم بریم خونشون می گه خونم بهم ریختست مادرم اومده
فلان جا می خوام برم
یعنی الان شش ماهه ما می خوایم بریم خونشون 😐
هر دفعه یه بهونه میاره ولی هر هفته سه روزش مادرش دعوتشه😐
داداش من لباس رو می اندازه تو ماشین خونه جمع می کنه و...
در هفته دو شبش خونه ما پلاسه و من باید جلوی اون بهترین غذا رو بذارم
همیشه هم می گه غذای مخصوص مادرم بریونی هست با پلو ایرانی
وقتی هم ما می ریم خونش جلومون قرمه سبزی می ذاره با برنج پاکستانی 🙂
بابای منم هر وقت عروسمون میاد خونمون جلوش بهترین غذارو می ذاره
بهترین عروسی که تو تمام شهر زبانزد هست رو هم برای گرفتیم 😐
چند وقت پیش هم به مادر پدرم توهین کرد
داداشمم کپی خودش شده
یعنی ما آروزی دیدن خونه داداشمو داریم
بچه هاشم من می بردم مدرسه میاوردم 👀
صبحی زنگ زدیم واسه نشستن ساده شب میایم
عروس جواب نداد داداشمم گفت قرارع بریم خونه فلانی
دیشبم همون جا بودن