دوست عزیز من سه ماه پیش تو خانواده خودم اتفاق خیلی بدی در رابطه با برادرم افتاد که خیلی تو روحیم تاثیر گذاشت و زندگی شخصی خودم رو تحت تاثیر قرارداد یک ماهی داشتم تلاش میکردم حال و روحیه ام رو خوب کنم که خودمو همسرم و مادرم بیماری کرونا گرفتیم با داروی رمدیسور خوب شدیم اون دوره هم چون خیلی برام پر استرس و سخت به روحیه بدم اضافه کرد. الان دوماه هست خودم میفهمم که روحی اوکی ندارم همش تو فکر خانوادم هست زندگیم با شوهرم مختل شده بی دلیل باهم دعوا میکنیم سر چیزای کوچیک اون به من تیکه میندازه یا هر حرفی میزنه و شوخی کوچیک من ناراحت میشم و برداشت های بد میکنم شروع میکنم باهاش دعوا کردن از نسبت به خانوادم حالم یه جوریه اصلا دلم براشون تنگ نمیشه ونمیخوام ببینمشون. شوهرمم تو دعوا شروع میکنه تحقیر کردن منو خانوادم و توهین کردن دو روز پیش انقدر عصبیم کرد که محکم دوتا زدم تو صورتش ولی بعدش خیلی پشیمون شدم امشبم دوباره دعوامون شد بهش گفتم بیا طلاق بگیریم....حال روحیم اصلا خوب نیست شوهرم و خانوادم درکم نمیکنن
...شوهری که تا قبل از این سه ماه کلی دوستم داشت خوشحالی و ناراحتیم براش مهم بود الان دیگه اصلا منو نمیخواد و خودش این رو بهم میگه.... به نظرتون من افسردگی گرفتم یعنی باید برم دکتر دارو مصرف کنم؟؟؟ آیا دیگه زندگیم مثل قبل میشه بازم میتونه مثل قبل دوستم داشته باشه؟
