کی خاطرات زایمان طبیعیشو نوشته؟بدین بخونم

سلام

سلام عزیزم من اون شب زایمان م تا آخر عمر یادم نمیره خیلی درد عجیب و وحشتناکی بود هی قط میشد دوباره شروع میشد میخواستم اون لحظه بمیرم ولی زایمان دومم که دختر بود کلا دوران بارداری اصلا فکر نمیکردم بچه تو شکممه چون خیلی سبک بودم ..اون روز که زایمان کردم ..ساعت ۸ صبح بیدار شدم واسه شوهرم نون محلی درست کردم خورد و رفت داشتم ظرف میشستم که یدفعه کمرم یه تیری کشید ولی انقدر درد نداشت که نگران بشم 

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2101804/بانومیثرم-خاطرات-زایم

اینو بخون

من که ۱۰۰سال نمیتونم طبیعی زایمان کنم یعنی نمیکنمم به جهنم که عوارضش بیشتره ول کن بابا

ولی دیدم دردام بیشتر شد نزدیک ساعت ۹ بود که فوری رفتم حموم خودم احساس کردم که ممکنه درد زایمان باشه ولی دردم نصبت به درد زایمان پسرم خیلی کم تر بود ..بعد دوش گرفتن زنگ زدم به شوهرم که برگشت خونه .منم همش تو حیاط خونه تند تند قدم میزدم ..شوهرمم زل زده بود بهم میگفت پس چرا جیغ نمیزنی 😂 منم که زایمان دومم بود همش نفس عمیق می کشیدم..تا ساعت ۱۲ همش قدم زدم ..شوهرم گفت هیچیت نیست برو نهار درست کن ..😂 منم دردم هر از گاهی میومد دوباره قط میشد .رفتم املت درس کردم بعد نهار دیدم دردم بیشتر شد ..دیگه طاقت نیاوردم رفتم بیمارستان

زایمانت بستگی  داره لگنت چجوری باشه من برای زایمان اول کیسه آبم ساعت ۴ صبح پاره شد ساعت ۶ با مامانم تماس گرفتم گفت صبحانه بخور بعد برو بیمارستان ساعت ۸ صبح رفتم بیمارستان اونجا بهم پد دادن تا مطمئن  بشن کیسه آبم هست یا نه ۳۸ هفته  بودم رفتم خونه موهامو شونه زدم و وسایلمو با ساک بچه برداشتم رفتم بیمارستان  بستری ام کردن بهم آمپول فشار زدن ساعت ۱۱ دردام آروم شروع شد ساعت ۲ و نیم هر چند دقیقه رسید و ۳ اوج گرفت و ۴۰ دقیقه  بعدش دخترم دنیا اومد 

برای زایمان دوم بازم ۳۸ هفته رفتم دکتر چون انقباض  داشتم اما درد نداشتم تا دکترم منو معاینه کرد گفت برو بیمارستان ۴ سانت دهانه رحمت بازه نامه بستری داد منم زنگ زدم مامای همرام گفت بیا بیمارستان گفتم بذار  برم خونه وسایلمو بردارم گفت نه سریع بیا که ساعت ۲ شده اگه دکترت الکی گفته من برم خونه ام منم رفتم بیمارستان تا معاینه کرد گفت اره ۴ سانتی بهم لباس داد و کمکم کرد با ورزش‌  و اینا تا دردام شروع بشه ساعت ۳ رفتم رو تخت تا دوباره معاینه ام کنه تا معاینه ام کرد کیسه آبم پاره شد و احساس دفع کردم و دردام شدید شد و ۲۰ دقیقه بعدش پسرم دنیا اومد 

برای من خداروشکر خیلی خوب بود انشالله  زایمانت راحت باشه توکل به خدا اونقدرا هم سخت نیست خوبیش اینه تا دنیا میان انگار سبک شدی همه دردا از بین میرن

انشالله  عزیزم من دوباره باردارم بازم دعا میکنم طبیعی زایمان کنم واقعا خوبه 

انشاالله  راحت باشه برات داخل زایمان طبیعی هیچ اتفاقی نمی افته انشالله به سلامتی زایمان میکنی و با نی نی میای خونه ات