عزیزم انشاءالله بهترین تصمیم و بگیری....
ولی خاطرات گذشته رو فراموش کن و برگرد.... برای خودت و دخترت بهتره...
شاید سختی هایی داشته باشه ولی از سختی های الانتون کمتره. و اینکه اون موقع شادی هاتم بیشتر میشه...
دخترت الان کوچیکه یه کم بزرگتر بشه میفهمی که چه قدر نیاز داره پدر بالا سرش باشه...
در آینده هم برا ازدواجش، باید از یه سری خواسته هاش بگذره و همیشه این فاکتور منفی بچه طلاق بودن همراهشه....
توکل به خدا من برات دعا میکنم....
چون خودم سر زایمانم که بچه اولمم بود، شوهرم خییییییلی بیشتر از اینایی که گفتی خون به جگرم کرد. به خاطر همین خیلی حس همدردی باهات دارم.
من موندم و طلاق نگرفتم. الآنم خیلی مشکلات دارم. ولی خب روزای قشنگم دارم. و اینکه خوشحالم که برای پسرم از یه سری چیزا گذشتم که توی خانواده همراه پدر و مادرش زندگی کنه