بچهاااا همونطور که خیلیاتون میدونید من ارشد تاریخ دارم چند وقت پیشم آزمون استخدامی آموزش پرورش واسه دبیری قبول شدم ولی همسرم نذاشت برم ، خیلی باهاش صحبت کردم و سعی کردم راضیش کنم ولی نشد😢
حالا دلیلاش : من دوست ندارم وقتی از سرکار میام توهم خسته باشی ، بشین خونه پادشاهی کن ، چرا باید خودتو خسته کنی ، من شب تا صب کار میکنم که تو تو رفاه و آرامش باشی وقتی میگی کار کنم یعنی نیستی(در صورتی که من از مجردی رفتم رشته انسانی که بعدش بتونم کار کنم و واقعا واقعا نه به پولش نیازی دارم و نه کارو بخاطر پول میخوام ، فقط زن تو خونه نشستن نیستم😢)
ولی خب گیر کردم ، از اون ورم همسرمو خیلی خیلی دوستش دارم و دلم نمیخواد ناراحتش کنم
یعنی هرجور فکر میکنم اون از کار برام مهمتره ولی از اون طرفم کار رو دوست دارم و از مجردی براش تلاش کردم
انقدم این چیز برام حل شده بود تو ذهن خودم و یه چیز عادی بود برام کار کردن زنا ، دیگه تو دوره نامزدی باهاش مطرحش نکردم
حالا شما جای من بودید چیکار میکردید؟؟
(البته اینم بگم الان اگه همسرمم موافق باشه باز نمیرم و موکول میکنم بعدا چون فعلا میخوام به زندگی متاهلی عادت کنم)
ولی خب میگم اگه بعدها بحثمون جدی شد چه واکنشی باید نشون بدم؟؟
شما باشید چیکار میکنید؟گیر کردم