منظورم اخلاقش نیست شکر خدا خیلیم خوبه که به پدر و مادرش رسیدگی میکنه دوتاشون مریضن همه کاراشون با ایشونه جدیدا مادرش واقعا تحت فشار گذاشته ش من باهاش صحبت میکنم میفهمم ک عصابش خورده ولی به من نمیگه همش داره کمک میکنه بازم مادرش غر میزنه سرش تا میاد بیرون هزار بار زنگ میزنه کجایی من تنهام کی میای خونه.چیکار کنیم منم ماهی یبار کلا میاد میبینه کی پس درست میشه امسال قراره نامزد کنیم😭