منظورم اخلاقش نیست شکر خدا خیلیم خوبه که به پدر و مادرش رسیدگی میکنه دوتاشون مریضن همه کاراشون با ایشونه جدیدا مادرش واقعا تحت فشار گذاشته ش من باهاش صحبت میکنم میفهمم ک عصابش خورده ولی به من نمیگه همش داره کمک میکنه بازم مادرش غر میزنه سرش تا میاد بیرون هزار بار زنگ میزنه کجایی من تنهام کی میای خونه.چیکار کنیم منم ماهی یبار کلا میاد میبینه کی پس درست میشه امسال قراره نامزد کنیم😭
فکر کنم قبلا هم تاپیک زدیم و همه گفتیم که اگه میتونی تحمل کنی شوهرت در اختیار خانوادش باشه قبول کن
وزن اولیه ۶۸.۸۰۰ ، ماهی دو کیلو کاهش با رعایت و کم خوری و کالری شماری (بدون ورزش)، وزن فعلی بعد از ۷ ماه ، ۵۴.۴۰۰ تو زندگی اگه درست موندن و به موقع رفتن رو یاد بگیری همیشه محترمی
اولا مشخص نیست بعد ازدواجم در این حد بچسبه به خونواده ش و اینکه اونام شاید توقعشون کمتر شه دوما شما ببین اگه میتونی تحمل کنی ازدواج کن که خدای نکرده بعدا پشیمون نشی ولی اگه پیرن به نظرم زیاد سخت نگیر اونا که همیشه نیستن
دخترم اگر عاشق شد😍حاضرم زندگی ام را بدهم تا اورا به عشقش برسانم😊میدانی؟ اگر خدای ناکرده انتخابش هم نامناسب باشد☹ رسیدن به عشقش خیلی بهتر از آن است که سالها با مردی زندگی کند و عقده ی گرفتن دستان عشقش پیرش کند😪