یه داداش دارم ازاون بددلای داغون
خیرسرش تحصیل کرده هم هس
مجردیم حق نداشتم تاسرکوچه برم یه دانشگاه میرفتم اونم باهزارجور بدبختی واسترس
اگه تا سوپر مارکت میرفتم میومدم جنگ جهانی میشد هزاربار ازش کتک خوردم
حالاعقدکرده دختره همش بیرونه داداشم گفته من دوس ندارم انقدهمه جابری تنهاو...دعواشون شده اونم رفته شکایت نفقه ومهریه کرده گفته میخوام جداشم
اصلا ناراحت نیستم فک میکرد همه مثه منن😏😏😏😏