قصد بدی ندارم
من فقط میخوام مستقل باشم میخوام شهر دیگع زندگی کنم
شهر خودمو دوست ندارم
میخوام درسمو بخونم
رشته من ارشدش اینجا نیس
باید برم شهر دیگه
ولی خانوادم نمیزارن
منم میخوام از خونه فرار کنم ..
یا تنها
یا با دوستم
پول ب اندازه رهن ی خونه کوچیک دارم
روزمرگیمم کار میکنم جم میکنم 😞
چرا بمونم خونه و محدودیتو تحمل کنم تا یکی بدتر از شوهر سابقم پیداشع بیاد منو بگیره روز از نو روزی از نو
من واس خانه داری و خونه موندن خلق نشدم ...