شوهرم اول به تریاک الانم دو سال میشه هرویین میکشه اخلاقش خیلی بد نیست از ترس اینکه من طلاق بگیرم توی کارای خونه کمکم میکنه خریدهامو انجام میده بچه رو میبره باشگاه و میاره ( البته با کمی تاخیر که من هی زنگ میزنم بهش دیر نرو بچه تنها نمونه آخرش هم دیر میره دیگه بچه ام عادت کرده ) غروبها وقتی من از سرکار میام میره با اسنپ کار میکنه و خرجی روزانه شکممون رو تقریبا در میاره روزها پیش پسرم هست که تنها نباشه اگر طلاق بگیرم پسرم رو بفرستم مهد حداقل ماهی یک میلیون و پانصد باید پول مهد بدم و پدر پولداری داره در آینده ثروت زیادی بهش میرسه اگر طلاق بگیرم حتما میره زن میگیره و بچه دار میشه و ارث پدرش رو اون زن و بچه میخورن و هیچی به پسر من نمیرسه
کارایی که اعصابمو به هم میریزه اینکه شبا دیر میاد خونه خیلی عصبی میشم و قیافه اش کم کم داره تابلو میشه خیلی دروغ میگه به سر و وضعش هیچ اهمیتی نمیده