خیلی دیگه دارین کابرها رو اذیت میکنین روزی دوتا پارت میذارین میرین تا کی میخواید کشش بدین انگار مسخرمون میکنید من خودم اول از خاطراتتون متاثر شدم براتون کامنت گذاشتم ولی بعدش متوجه شدم انگار سرکاریم به اینکه خاطرات هفت سال پیش و با ریزترین جزییات مینویسید تو اتاق چه اتفاقی افتاد تو اشپزخونه چی شد رو کاری ندارم از یجایی به بعد بعنوان رمان خوندم دیگه ولی الان دیگه کارتون قشنگ نیست هممون و معطل کردید
عزیزم اولش گفتم نمیتونم بیشتر تایپ کنم. و گفتم کلیات همونه اما برای درک بهترتون ، جزییات خاطره را تا جایی که بتونم از ذهن خودم میگم
میشه بگی جریان سارا چی بوده ممنون میشم کلی یه تو ضیح کوتاه بدی بهم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
