با پسر عمویه شوهرم خوونوادگی رفته بودیم بیرون . لب آب . از وقتی رفتیم زن شوهر هی تیکه مینداختن بهمون
. هی ازمون ایراد میگرفتن .
بی خودی ها. تیکه انداختن که البته تو خونشونه . منم اصلا از اون آدما نیستم جواب بدم .
جوابم پیدا نمیکنم... بعدا یادم میاد . ولی خیلی اعصابم خورد شد
واییی خدا کاش بیرون نمیرفتم چقدر زنو شوهر حالمونو گرفتن ...