شوهرم پاش شکسته ما عقدیم خونمون امادس جهاز چیدم ی هفته قبل عروسی اینجورشد ولی الان پیش مادرشه سه ماهه پاش شکسته تا بتونه راه بره سه ماهه پاش شکسته دو ماه و نیم ازش پرستاری کردم و رفتم سر کار الان مامانش وسواس داره هی میگفت موهات میریزه ب بهانه شوهرم ظرفارو فقط من میشستم فقط من جارو میکردم و میفرستادنم برم نون بگیرم بااینچه تو خونه بابام نرفته بودم نونوایی ب بهانه کارم کمتر میرم سر بزنم الان شوهرم همهجا میره پای رفتن به همه جارو داره اما امشب دعوتش کردم گفت نمیام اخه خونه داداشم گوسفند قربونی کردن گفتم بیا کباب داریم بعدم چون یک هفته س نیاز جنسی دارم البته من دخترم و زن نشدم نیاز داشتم بغلش کنم کنارم باشه یک هفته س دارم بهش میگم محل نمیزاره گفتم. اداشم دعوتمون کرده خودم با ماشین میام دنبالت میکفت نه میخوام با دوستام برم شهرستان