بچه ها من یه مدتی تو خوابگاه بودم ب یسری کارا و دلایل بعد که زدم بیرون دوتا دخترای اونجا بهم زنگ زدن گفتن وسایلمونو دزدیدن😭😭😭😭😭😭میدونیمم کار توهه بخدا من تو عمرم همچین ننگی رو خودم نمیارم هیچوقت هیچوقت اینقدر حالم بده نشستم گوشه اتاقم فقط دارم گریه میکنم خانواده منم یه آدمای سر شناس و معروفن همه میدونن چطوری هستیم تازه من قبل رفتنم ب مدیر خوابگاه هم گفته بودممیتونی اتاق وسایل و همه چی چک کنی اما گفت ن لازم نیس میتونی بری حاالا اینا به مامان بابامم میخوان زنگ بزنن خانواده من خط قرمزشون این مسئله هاست منو سرمو میزارن رو سینم😔😔😔😔توروخدا بگیر چیکار گنم