یه تومورکه مسئولین همونجاطی صحبت هایی که باهم داشتن رضوان متوجه میشه مشکوک به سرطان چشم هست وقتی از مرکزبیرون میادازغصه درحال انفجاربوده ولی چیزی به همسرش نمیگه چندساعت بعدش زنگ میزنه به ترانه وباگریه همه چیومیگه ولی چندوقت بعدکه پیش چندتادکترنشون میدن میگن یه تومورخوش خیم هست که نه به مغزآسیب زده ونه به چشم وبیناییش تایه سال بعدش هم تحت مراقبت دکتربودودارومصرف میکرد. محمدطاها،محمدطاهای عزیزم آه.
در2سالگی باز ام آر آی ولی این بار چیزغم انگیزیونشون دادتومورپیشرفت کرده بودوبایدهرچه سریعترعمل میشد.