هوای دلتنگی ات
دامن شب را گرفته
و زمین بی داشتن دستانت
سخت نفس می کشد
هوای خواستنت
آرزوهای کاج پیر را
در پچ پچ نسیم شبانگاهان گم کرده است
و گوش های گل های وحشی نامحرم
حالا از تمناهایش مملو است
و انگار هدفهایش همگی بر باد رفته است
نمی دانم چرا چند وقتی است هوای من جور دیگریست
هوای کسی که هوایم را نداشت
بداهه#