پدر خودم
صبح کنکور فهمیدم ساعتم خوابیده
به بابام گفتم بابا ساعتتو میدی با خودم ببرم حوضه امتحان
بهم ندادش ..گفت قبلا ازم گرفتی از دستت افتاده کلی خرج تعمیرش شده
فقط امیدواربودم ساعت تو حوضه باشه ، که بود
البته بهش حق میدم
خودم حتی به فرزند ایده آل نزدیکم نیستم
چقدر عجيب
خنده ام گرفت به کار بابات.
بابا ها یه وقتایی مثل بچه ها رفتار میکنند😅
حوزه درسته عزیزم
حوزه😨
اینو بگوووووو😦☝ بابای من ماها رو داد به دامادهاش که غریبه بودن بعد اونوقت ماشینشو به ما که دختراشیم نمیده میگه ماشینم خط قرمز منه.میبرید میکوبید جایی خط میوفته رو ماشین عزیزم😑 نمیگه یه چیتون میشه دخترای قشنگم.میگه ماشین عزیزم خططططط میوفته😨😨😨😨
عاشقشم😅😅😅😅
فراوون
پوست من خیلی خشکه
خیلی
تو زمستون مدام بعد از هر بار شستن باید مرطوب کننده بزنم ولی ترک می خوره و می سوزه
بعد کرم تموم شده بود
دو سه روز داشتم می مردم از سوزشش
هی میگفتم بخریم
مامانم می‌گفت تو مصرفت بالاست و نمی خرم
صبح داشتم می رفتم دانشگاه
دستم سرما زده شده بود وحشتناک یه قسمتش خون اومد
بعد رفت کرم آورد بزنم !
یه بار هم پریود بودم از درد نعره میزدم اومد پاشو گذاشت دم دهنم
یه بار هم پریود بودم مسکن تموم شده بود
منم دردای پریودم فاجعه ست ...
بهش گفتم بره برام مسکن بخره نرفت داداشمم نذاشت بره
هیچ وقت یادم نمیره یه هزار تومنی بهم دادد
تو مسیر تلو تلو می خوردم از درد
تا برسم داروخونه دو بار افتادم زمین
مامانم کلا خیلی به من آسیب زد خیلی
توهین ممنوع
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
