از کلاس سن 12 سالگیبه بعد همیشه جلو بابام با پیرهن و شلوار و روسری بودم بعنی مامانم همش میگفت جلو بابات لباسدرست بپوش منم همیشه ی خدا جلو بابام محجبه ی محجبه بودم (ولی خواهر بزرگم جلو بابام با با تاپ و شلوار هست مامانم خیلی بهش گیر نمیده)
بعضی وقتا آسی میشدم ولی میدونستم اگه رعایت نکنم خدا میدونه که چیمیشد
13 سالم که شد مامانم بهم گفت دیگه جلو بابات پیرن نپوش یا تونیک یا مانتو بپوشمنم گفتم چشم
تا الان که داره چند سالللل میگذره من همش جلو بابام با تونیک و شلوار و روسری
امروز میخواستم وضو بگیرم بابام رفته بود داخل سرویس بهداشتی منم گفتم تا بابام نیومده من مانتوم رو در بیارم (زیره مانتوم تاپ استین دار بود)وضوم رو بگیرم ، وضو گرفتم داشتم صورتم رو خشک میکردم وایساد بهم گفته که لباس درست بپوش منم فوریمانتوم رو تنم کردم ، ولی خیلی گریم گرفت که من الان چهار ساله با لباس درست جلو بابام هستم ، حتی از 13 سالگی به بعد پیرهن جلوش نپوشیدم ولی امروز فکر کرد من همیشه اینجوریم
یعنیمن جلو بابا بزرگم راحت ترم تا بابام