ازش خیلی بدم میاد همیشه همه رو ب من ترجیح داده اشغال
واسه جشن جاریم خودشو ب اب و اتیش زد ساعت ۹ اومد ارایشگاه دنبالم ن اتلیه برد ن چیزی ی تافت یا ژل حتی ی شونه هم تو سر پسرم نزده بود
این همه پول ارایشگاه لباس دادم عکس بگیرم
ک این اقا عین ی کلفت تمام کارای اونا رو انجام داد تا مراسمشون سر وقت درست حسابی برگزار بشه تا جاریم و برادرشوهرم قشنگ از حوصله عکس هاشون رو بندازن
انوقت من تمام خرید های خودمو و پسرمو تنهایی انجام دادم