2733
2734
عنوان

نمیدونم کی خونمونو تمیز کرده

| مشاهده متن کامل بحث + 2635 بازدید | 120 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همینو خواستم بگم، فک کن طرف بیاد بعد بگه یه لحظه وایسا اول یه کم مرتب کنم، یا بعدش سریع پاشه بگه ای ...

طرف اول داده خونه رومرتب کنن بدکارشوانجام داده بدشم هرکیوبیاری خونت اول مرتب میکنی اونجوری نمیزاری




اخرشم فک کنم همسراسی عکس خونه نامرتب فرستاده بدمرتب کرده وکرموبازگذاشته ک دگ اسی هیچوقت قهرنکنه یاتنهاش نزاره

بعد میومد تمیز میکرد خونه رو؟


خونه منو نه من خونم همیشه تمیزه ولی ادعا کرده بود خونه منم تمیز کرده من یه قاشق جابه جا بشه میفهمم ولی اون موقع که با برادرشوهرم دوس بود میومد خونشون مادرشوهرم که نبود کل خونه رو تمیز میکرد یعنی صفرتاصد

2731

ب جای اینکه اینجا  دهنتو میموم کنی برو زنگ بزن ب همسرت ازش بپرس  

گاهی با خود می اندیشم آیا آقا منتظر ۳۱۳ یار است یا ۳۱۳ مادر که برایش سرباز تربیت کنند؟ و هر بار به خودم میگویم تربیت چه قدر کار دشواری است😔😔
خونه منو نه من خونم همیشه تمیزه ولی ادعا کرده بود خونه منم تمیز کرده من یه قاشق جابه جا بشه میفهمم و ...

وا دختره واقعا خراب و خل بوده 

                حس من به نی نی سایت، به ترتیب😉
اره با منم دوست شده بود بهش شک نکنم بخدا دویال زجر کشیدم  همسرم گرون نمیگرفت اخر عکساشو با شوهر ...

خدا لعنتش کنه

چقدر بعضیا لجنن

اه‌ کثافت هرزه

اصلا درک نمیکنم چطور ب خودشون اجازه میده وارد زندگی یه زن دیگه بشن

چقدر یه آدم می‌تونه لجن باشه


منم یه سری برای پسرم تولد گرفتم مادرشوهرو خواهرشوهرمو دعوت کردم کلی از صبح سرپا بشور بپز بیار ببر شب که شد شوهرم جای تشکر یه دو تا تیکه بهم انداخت شب خوابیدنم موندن اونا که صبح رفتن منم بلند شدم رفتم خونه ی مامانم یعنی خونه ترکیده بودا گفتم جونت دربیا خودت بشور تمیز کن خانواده ی خودتو دعوت کرده بودم 

رفتم خونه ی مامانم فرداش اومدم دیدم خونه رو کرده دسته ی گل

رابطه هم داشتن؟

شوهرم میگه ن.ولی از اون دختر برمیاد شبا با این فکر اینکه رابطه داشتن  تا مرز سکته هم میرم انقدر فکروخیال میکنم.الان هم خونشوبلدم هم همه چیزشو میدونم سپردم بخدا وگرنه ابروشو بردن کار یه  دیقه اس.

واسم دعا کن دلم اروم شه خیلی زجر کشیدم این دوسال...منو همسرم عاشق هم بودیم نمیدونم این از کجا پیداش شد وگرنه هیچ وقت پای یه بچه رو به این دنیا باز نمیکردم

خدا لعنتش کنه چقدر بعضیا لجنن اه‌ کثافت هرزه اصلا درک نمیکنم چطور ب خودشون اجازه میده وارد زندگی ...


از لجن فراتر دوست عزیز.به من میگفت میخوای برات قرص برنج بگیرم خودتو بکشی که شوهرت مشکوکه .دقیقا زمانی که من به شوهرم شک داشتم و این با من دوس شده بود و تو خونه ی منم اومد ..یعنی فکرش این بوده من بمیرم بیاد تو زندگی من🥺🥺🥺🥺

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز