ی چیزایی فهمیدم چطورحسمو بزارم کنار
میدونی فرد قبلی قصدمون ازدواج بود ولی نشد خانوادم فبول نمیکردن خودشم ثبات نداش ولی خیلی بم توجه میکرد ردزی ۱۰۰بارزنگ میزد هردیقه میگف ببینمت ۳صب میخوابیرم بیدارم میکرد ک باش حرف بزنم خیلی عاشقش شدم
ولی این اینطور نیس اون هنه زنگ نمیزنه ۲۴حرف نمیزنیم وقتیم حرف میزنیم حس گنادارم فگرم پیش اون قبلیه میرم بیرون باش بازم فکرم پیس قبلیه خاطرات اون تو ذهنم میاد