پریشب خواب دیدم یه جایی که اصلا جاش نبود مثلا توی کوه و دشت و دمن و اینا یه مغازه ای بود که چیزای خارجی داشت بعد منمانگاری پول داشتم یا شرایط جوری بود که انگاری فرصت پیش اومده بود یه کیفو خریدم همین که برش داشتم دیدم عه یه کفشم زیرشه و ست بودن دوتا شو با هم خریدم تو کیفم کلییییییییی لوازم آرایش بود ولی کل اینا انگاری دسته دوم بودن
و اما دیشب خواب دیدم اون پسری که روش کراش دارم انگاری هر دو مردیم و از هم دور شدیم من رفتم دنبالش قلبش نمیزد انگاری هر دو باید میرسیدیم بیمارستان بعد سوار یه ماشین شدیم مارو برد انداخت یه جای دور خیلی دور و اونجا انگاری یه روستا بود یه دکتر اونجا بود بعد چند بار ضربان قلب اون پسر بالا رفت و من فهمیدم ولی باید میرفتیم بیمارستان خیلی حال بدی بود آخرش نرسیدم ینی از خواب پریدم ولی همش داشتم ازون آب و کوه و پلا رد میشدم که ببرمش بیمارستان.