خودم یه بار زبون سگم پیچ خورد رفت تو دماغم😂😂
یه بارم با دختر عموم بودیم بعد توی یه باغ بودیم که یه بلندی داشت حدودا یه متر بعد بالاش یه بوقلمون بود بعد دختر عموم ازم پرسید برم با چوب بترسونمش؟هیچ دیگه اقا رفت بالا تا اومد چوبو حرکت بده بولقمونه بهش حمله کرد و هی به دختر عموم میگفت«غیر قابل قبوله»😂اون بدبختم هی به من میگفت برو بگو مامانم بیا من از خنده درختارو گاز میزدم😂😂😂