خودم یه بار زبون سگم پیچ خورد رفت تو دماغم😂😂
یه بارم با دختر عموم بودیم بعد توی یه باغ بودیم که یه بلندی داشت حدودا یه متر بعد بالاش یه بوقلمون بود بعد دختر عموم ازم پرسید برم با چوب بترسونمش؟هیچ دیگه اقا رفت بالا تا اومد چوبو حرکت بده بولقمونه بهش حمله کرد و هی به دختر عموم میگفت«غیر قابل قبوله»😂اون بدبختم هی به من میگفت برو بگو مامانم بیا من از خنده درختارو گاز میزدم😂😂😂
وای جمله بندیام و کلماتم چقد اشتباهه الان که نگا کردم🥺
سگ پسرعمم چسبید ب پام و..... کثافت من فقط جیغ میزدم
بچه یکی از فامیلامون دم ماهی قرمزو قیچی کرده بود بیچاره یه جوری شنا میکرد😂
چند روز پیش با یه صدای جیغ گربه از خواب بیدار شدیم و با این صحنه مواجه شدیم. خیلی جالب بود برام
وااای خیلی کوچیک بودم بعد تو حیاطمون غاز یا اردک بود نگه میداشتیم آقا این تخم گذاشته بود وقتیم ک تخم میزارن وحشی میشن انگار اگه نزدیک تخمشون بشی حمله میکنن سمتت زبونشونم یه جوری میکنن وحشتناک 😂
منم ک نمیدونستم رفتم ببینم جوجه هاش دراومدن یا نه آقا چشتون روز بد نبینه همچین دنبالم کرد عر زنان کل حیاط و بدون دمپایی دویدم 😐💔
من بچه بودم رفته بودیم مسافرت بعد شتر اونجا بود بچه ها شتر سواری میکردن من به خانوادم میگفتم منم میخام سوار این شتر ها بشم میگفتن نه نمیشه بری خلاصه من رفتم به مرده بگم منم سوار این شتر ها میکنی که دیدم یچی اومد روی من نگو یه شتر ها اومد روی من بعد من که له شدم هیچ شتره هم تعادلش بهم خورد افتاد رو زمین اون بچه هایی که روی شتره بودن افتادن رو زمین اون روز من اینقدر گریه کردم
