سلام
نمیدونم از کجا شروع کنم ...
من متولد 1366 هستم و از وقتی یادم میاد دنبال بیزنس و پیشرفت های شغلی و ارتقا سطح زندگیم بودم. از لحاظ جایگاه شغلی به جاهای خوبی رسیدم ولی حس میکنم راه اشتباهی رو در پیش گرفتم و خیلی از زیبایی های زندگی رو فدای کار و جمع کردن سرمایه کردم ... من اگه بگم تا حالا حتی دوست دختر هم نداشتم شاید باور نکنید و یا براتون عجیب باشه... خانوادم قبلا خیلی اصرار داشتن ازدواج کنم و چند نفر رو پیشنهاد دادن ولی قبول نکردم چون حس میکردم ازدواج مانع پیشرفت و اهداف شغلیم میشه .
چند ماهه خیلی از این روال زندگی که در پیش گرفتم پشیمانم ... من به اهداف کاریم رسیدم ولی مدت ها یه سری چیزای حیاتی زندگی مثل عشق رو نادیده گرفتم. حالا تصمیم دارم ازدواج کنم و نمیدونم راه درستش چیه. دلم نمیخواد همسرم توسط خانوادم انتخاب بشه و دلم میخواد با عشق ازدواج کنم نه از روی هوس . میترسم دیگه کسی رو نتونم پیدا نکنم توی این سن . راستش من روش ارتباط برقرار کردن (ابراز علاقه) به خانم ها رو هم بلد نیستم اعتماد ب نفسم در مورد ابراز علاقه کمه. گاهی شده از ظاهر کسی خیلی خوشم اومده ولی نمیدونستم چطور باید باهاش وارد ارتباط بشم که بتونم اخلاقش رو هم بشناسم .من خجالتی ام و شاید یکی از دلایل اینکه هیچوقت تا حالا با کسی وارد رابطه نشدم این باشه. بعضی وقتها این حس میاد سراغم که من از بقیه هم سن و سالهام خیلی جا موندم و خیلی برای ازدواجم دیر شده . گاهی فکر میکنم اگه در سن 25 سالگی ازدواج میکردم الان شاید بچه ام کلاس اول بود ...
بدون تعارف بگم گاهی فکر میکنم موقعیت های ازدواجی که میتونستم در 25 سالگی بدست بیارم رو الان در سن 34 سالگی نمیتونم پیدا کنم یعنی حس میکنم رسما بدبخت شدم
از لحاظ زندگی شخصی , آدم بی عرضه ای نیستم و شغل و درامد مناسبی دارم ظاهرمم بد نیست . نمیدونم باید از کجا شروع کنم و چی درسته چی اشتباه ... فقط حس میکنم کل زندگیم رو مثل یک ربات زندگی کردم و زندگیمو ب فنا دادم ...
ازتون میخوام راهنماییم کنید