وا من چندین بار اینکارو کردم. البته فقط اندازه یه چشم باز کردم. خونه مادرشوهر بودیم منتظر بودم شوهرم بیاد.
شوهر من خودش خدای شکاکیته ولی کاری نداشت.
منم یه بار لباس زیر هامو شسته بودم رو طناب بودن خواهر شوهرم با شوهرش اومدن بد که رفتن شوهرم گفت دفعه بد اینا اینجا باشن من میدونم با تو منم چون میخاستم دعوا درست نشه گفتم باشه گذاشته بودم افتاب بخورن
اولا حق نداشت بزنه حتی حق نداشت بگه چرا اومدی بیرون
این چیزا رو میشنوم حالم از هرچی حجاب بد میشه ...
دوما نباید جایی میرفتی ...میموندی خونه ات و محلش نمیدادی یا اونو پرت میکردی بیرون
سوما حالا که رفتی کاری نکن بدتر بشه
یه چیزی هم بگم سرتون سوت بکشه
شوهر یکی از دوستام قبلا خیلی گیرحجاب بود حتی به دوستم میگفت باید چادر بزاری یا آستین بندازی دستت
بعدها این آقا کاملا نظرش عوص شد ..الان دوستم جلوی خیلیا اصلا روسری نمیزاره ..ولی لباسهاش گشاد و ...میپوشه
چندوقت قبل من رفتم خونشون موقع خداحافظی ما شوهرش رسید ..دوستم دم در بود بدون روسری و بلوز شلوار پوشیده بود ..یه پسره داشت از کوچه رد میشد ..اصلا دوستم اونو ندیده بود
یهو شوهرش عین این دیوونه ها دوستمو هل داد داخل درو بست احساس کردم چند تا ضربه بهش زد
منم هاج و واج تو ماشین بودم
گفتم دخالت نکنم بهتره خودمو زدم به اون راه که اصلا متوجه نشدم
بنظرم جداشو
مردی که به زنش شک داشته اشه به دردجرز دیوارمیخوره
واصلاهم حق نداشته شماروکتک بزنه
بریدپزشکی قانونی و شکایت کنید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
