دوستان من از خانوادم کرونا گرفتم با نامزدم الان ۳ هفتس دوریم و من قرنطینم نا گفته نماند که هر دفعه دکتر میرفتم میومد یک روز در میان میبره بیرون پیاده با فاصله تا یکماهم تموم شه خیلی هم دلتنگ همیم چون هر روز با هم بودیم درسته اوایل کرونا بخاطر اینکه تو شوک بود یکم بحثمون شد که منم زبادی حساسم .سوالم اینه بچه ها برا کار میخواد بره اصفهان نمایشگاه و نمتونه یک هفته صبر کنه با هم بریم منم حالم خوبه
من هم ناراحتم درسته تا من قرنطینم تموم شه میاد ینی دوس ندارم تنها بره همم برا اینکه تنها نره احتمالا مادرشو ببره که مادرش گفته نه چون پریا نیس نمیام یجورایی ناراحتم و دلم گرفته مخصوصا اگه با مادرش بره