سلام دوستان بیاین امروز بعد از تقریبا یه هفته حرف زدن رفتیم سر قرار از گروه دانشگاه اومد بعد حرف زدیمو اینا اول ک من تو خود تهران نیستم شهرستان تهرانم اون با اتوبوس اومده بود یه 40دقیقه راهه خودشون خونشو سمت نظام اباد و ایناس بعد ک تا اومد رفت دستشوئی بعد اومد نشستیم و اینا بعد داشتیم حرف میزدیم بنده خدا دستش خورد شیکش ریخت رولباسشو شلوارش رفت بشوره و اینا بعد ک قدشم کوتاه بود از قبل گفته بود 165 و من خودمم 157ام زیاد بلند نیستم ولی خب پسر قد بلند ی چیز دیگست هستین ادامشو بگم
درلبخند یع دختر هزار کلمه پنهان است.... مهم نیست که ما ب اجدادمان افتخار میکنیم مهم این است ایا انها به ما افتخار میکنند!!!! https://harfeto.timefriend.net/16231663520001 لینک چالشم حرفی درد دلی انتقادی چیزیی دارین بگین
حالا این نکات منفی و ایناش بود اما خب صورت بسیار زیبا و جذابی داشت از این سروچشم مشکیااا خیلی قشنگ حرف میزد با شخصیت و با ادب بود موقعیت بدی نداره تو ی شرکت نرم افزاری کار میکنه و رشته شم نرم افزاره خونه و ماشین نداره موتور داشته فروخته پولش تو بانکه بعد هدفشم مهاجرتع و اهل رفیق بازی نیس سرکار میره بعدش باشگاه بعدشم زبان میخونه و البته بگم از وقتی خداحافظی کردیم ن اون چیزی گفته ن من با توجه به اینکه بخاطر من مسافت طولانی اومده رو بهش پی ام بدم بگم رسیدی یان؟؟