واسه منم پیش اومده.یه پسر عمه ی خل وضع دارم یکبار من ۳۰ سالم بود فکر کنم یا سی سالم نشده بود. گفت تورو هم دیگه کسی نمیاد بگیره موندی ترشیدی.من انقدر حالم بد شد.حالا من دختری بودم که ر به ره خواستگار داشتم همه هم میدونستن ولی حرفش داغونم کرد گفتم ببینا اینم واسه من داره راجبه زندگیم اظهاره فضل میکنه
خواستگاری عالی پیش رفت. البته ما قبلش ۱۰۰ بار همو با خانواده هامونو یکجا دیدیم. امشب رسمی بود . قرار شد ۲،۳ ماه دیگه عقد و‌عروسی با هم باشه. منم گفتم همه حق طلاق و کار و‌تحصیلات و‌مسافرت رو میگیرم مهر رو‌میبخشم. قبول کردن .
سلامت باشی . اره ما خانوادگی مهریه نداریم. حقمون رو‌میگیریم مهر رو میبخشیمچه‌دختر چه پسر.پسردایی هامم همین بودن. حق رو دادن مهر کنسل شد. علی تا ساعت ۷ عصر حسابداره شرکته ۲۷ سالشه هم سن منه. تکنسین تعمیر بورد یخچال و ماشین ظرفشویی هم هست.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
