عزیزم من زمان تولدم پدرومادرموازدست دادم وبرادروخواهرهم ندارم به خدااگه صبوری وخوبیهای منوبه تصویربکشن همه انگشت به دهن میمونن من به بی محبتی عادت کردم امانمیزارم بچه هام به سرنوشت من دچاربشن وخداروشاکرم که بچه هام دارن زیرسایه ی پدرومادربزرگ میشن
ببین عزیزم اگه دوس داری شرایطت بهتر شه، با این وضیعت لج و لجبازی بهتر نمیشه، ب نظرم محبت الکی کن بهش مطمئن باش اونم نرم میشه، تو دلت تنفر داریا ولی محبت کن مطمئن باش اونم بهتر میشه، ب خودت برس خوشگل کن عطر بزن، ببین اینارو دارم بهت میگم چون انگار دوس داری زندگیت بهتر شه و بچت ب پدرمادری ک بهم احت ام میذاره احتیاج داره ن صرفا به وجود پدرمادر تو خونه
خواهرگلم به روزای خوش زندگیت یکم فکرکن بخدا اگه چندماهم خونه پدرتون باشید مثل خونه خودت راحت نیستی بشین یکم فکرکن تواین مشکلات کارومالی که مردادرگیرن بیرون ازخونه اگه قراروقتی خونه میان براشون دلخوشی وراحتی نباشه که بهترهمون سرکاربمونه خواهش میکنم اول بخاطرخودت بعدبچه بیگناهت وشوهرت به زندگیت سروسامون بده فدات بشم همچی درست میشه شوهرت بدندیدی شوهرسابق من منوشبا که ا6ازسرکاربرمیگشتم ااراهنمیدادتانصف شب فقط صدای گریه های آروم بچهامومیشنیدم
و اینکه همیشه باشی و پررنگ باشی نادیده میگیرنت بعضی وقتا هم تو ناز کن و توقع و انتظار داشته باش
