زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی🌷🌷
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
همیشه شاد باش و بخند😍🤩✨💛✨💛میدونستی که روانشناسی میگه شما خیلی بهتر میتونید رو آدمایی که تنهایی رو ترجیح میدن ، حساب باز کنید ، تا آدمایی ک اجتماعی تر هستن و با همه دوستن! آدمای تنها ، تنهایی رو ترجیح میدن ، چون هر آدمی سلیقشون نیست و اگه یه آدمی پیدا کنن ک سلیقشون باشه ، خیلی واسش احترام قائل هستن؟✨✨💛✨💛✨✨💛💛✨💛✨✨
من به آمار زمین مشکوکم!اگر این سطح پر از آدم هاستپس چرا این همه دل ها تنهاست ؟بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیست ، چه کسی تنها نیست ؟همه از هم دورند ...همه در جمع ولی تنهایند ...من که در تردیدم ، تو چطور ؟❤❤❤
در من یک تیمارستان وجود دارد یک تیمارستان با هفتاد تختخواب هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه و سخت ترین کار دنیارا من میکنم زمانی ک از من میپرسند خوبی؟و من باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را ارام کنم و با متانت صادقانه ای بگویم: بله امروز خیلی خوبم...
زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی🌷🌷
من به آمار زمین مشکوکم!اگر این سطح پر از آدم هاستپس چرا این همه دل ها تنهاست ؟بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیست ، چه کسی تنها نیست ؟همه از هم دورند ...همه در جمع ولی تنهایند ...من که در تردیدم ، تو چطور ؟❤❤❤