اون پیره .اره یاماچ.که برمیگرده جلاسون میره پیشش و خبر به میده که یاماچب ینفر کمک کنه که اون ی نفر قرار بود عمو جومالی بکشتش اینجوری یاماچ قدرت پیدا میکرد عمو جومالی هم میفهمه ب کاراجا نیگه جلاسون باید بره وگرنه مجازاتشمیکنم کاراجا میره و بزور و ارائه سرویس+1۸جلاسون رو راضی میکنه که بره جلاسونم میگه شرط داره که توهم بیای ابنم مجبوره قبول کنه چون میگفت نمیخوام بلایی سرت بیاد و قرار سد یکی دو روز بعد رفتن جلاسون کاراجا هم بره که جلاسون که راه میوفته بره سر راه تو سوپری نگه میداره واسه خودش خرت و.پرت بگیره نگو جومالی عنتر دیوث بیشرفت ی ادم با نقاب سیاه فرستاده که جلاسون مادر مرده رو بکشه جلاسون که از سوپری میاد میشبنه تو ماشین از صندلی پشت با سیم خفش میکنه(گریه حضار)
فرداش کاراجا عز تسبیحی که خودش مخصوص درست کرده بود واسه جلاسون و موقع رفتن بهس داده لود .اونو تو دست ی نوکر میبینه و با ی ترفند باهاش همراه میشع و از ریز زبوش میکشه چون حلاسون از وقتی رفته بود جواب کاراجا و.نمیداد و این ببشعور که سنم سگ پیرو داره ها اما خیلی باهوشه ب ندیم گفته گوشی جلاسونو بیارن ب جای جلاسون با کاراجا حرف میزده که کاراجا مشکوک نشه و مرتب هم ب کاراجا کارای سنکین میداد که فکرش مشغول شه خلاصه کاراجا میفهمه و عمو بیشرفشو تعقیب میکنه میفهمه کع با کولکانم در ارتباطه و مبره خونه عمو جومالیم کع شب میاد میبینه کسی نیس یهو کاراجا میگه چرا کشتی و اینا روش اسلحع میکشع اینا در گیر میشن اما کاراجا رو با دستش خفه میکنه اهل خونه هم رفته بود خونه یاماچ آشتی کنون و یاسمین هم از پشت در داشت همه اینا رو میدید که بعدا سلطان گاف میده کع اره دیشب یاسمین خونه بوده و آکین میگه اره حالش بده ....جومالیم وقت نمیکشه دوتا قرص میده و یاسمینم میکشه .که دوستمون میگه در اخر یاسمین نمیمیره