مایده و زهره دختردایی دخترعمه هستن،،محسن کامرانی اول خواستگار مایده که خیلی پولداره بوده بعد خواستگار زهره که دختردایی مائده هست شده،پسره تو تعقیب اینا تصادف میکنه میمیره،مایده عذاب وجدان داره میره احضارش میکنه اما زهره مخالفه تامام
گویند علی میزده صد وصله به کفشش،ای کاش دل خسته ی من کفش علی بود (میشه برای سلامتی امام زمان صلوات بفرستی)مرسی گل😍