تقریبا ۴ روزه بچه هارو فرستادم برا مادرش و خودش از روزی ک بچه ها رفتن واسطه میفرستن ک برگردم ۱۰ روز یا ی ماه بمونم همون اتاق تا خودشون مستقل کنن منم گفتم بمیرمم برنمیگردم خانوما نمیخاستم بچه هامو بفرستم وقتی ی ۵۰ت شارژ کشیدم از کارت شوهرم زود رمز دومشو عوض کرد اونوقت بابای من ۲۵ روز بود واس بچه پوشک میخرید دگ خرج پوشک ۲ بچه رو حساب کنید با اون همه اعصاب خوردیش تازه شوهرم پیش رفیقش گفته بزار حمالی بچه مو بکنن خودم گذاشتمشون نبردم چون خودم نیستم و میرم سرکار منم درجا تا شنیدم فرستادمشون
امشبم رفته خونه عموم خودش با پسر بررگم گفته بچه هارو نمیتونیم نگه داریم فقط مامان مامان میکنن دگ خسته شدم میخام خونه بگیرم گفته از شهر خودمون میخام خونه بگیرم شهر خودشون خیلی کوچیکه اصن امکانات زیاد نداره منم ک اونجا تنها
بنظرتون چیکار کنم؟ چ جور سفت و سخت برخورد کنم ؟ ایا جواب میده؟ میخام این دفعه ک میشینم خونه بابام اولی و اخری باشه
اگ قید کنم ک من نمیخام با خانوادش ارتباط داشته باشم خودش هم لازم نیست با خانوادم ارتباط داشته باشه تا ببینیم زندگیمون بعد مستقل شدن چجوری میشه، خوبه؟