تو تاپیک قبیلیم گفتم چن روز پیش مامانم دعوت کرده بود واسه افطاری به شوهرم گفتم دعوا راه انداخت نمیام خودت تنها برو بهانشم این بود که باید مستقیم به خودم زنگ بزنن بگن چرا به تو گفتن حالا مامانم دید نمیاد به خودش زنگ زدن اونم با هزار جور ادایی که درآورد اونقد ادیتم کرد آخرش اومد حالا الان باباش زنگ زد گف امشب افطاری بیاین منم بهش گفتم نمیرم اینم به باباش گف جای دیگه دعوتیم شوهرم اونقد به خانوادم بی احترامی کرده بنطرتون بد شد من نمیتونم مثل این باشم ناراحتم ولی میخوام اینم حالیش شه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کارت درست بوده اما بنظرم تواین وضعیت کرونا هیچ جا نرید
آرزومه خونم تکمیل بشه برم داخلش فرشام پهن کنم وسیله های بنجلمم بچینم بعد خودم وسط خونه ولووو شم هرکی زنگ زد گفت کجای بگم خونه خودم 🥰🥰🥰منو خدا دقیقه نود درست کرد اینم داشت در کارگاه میبست بره دیگه یه تیکه گل آمد زیر پاش همینجوری یه چی سر هم کرد گذاشت تو کوره نه پولی نه قشنگی نه اندام نه شانس نه کوفت نه زهر مار هیچی صبم در کوره باز کرد دید خیلی چیا کم دارما گفت بذار بره مردم ببینن بخندن دلشون شاد بشه دیگه شوتم کرد رو زمین حالام اینجا تک تنها هیشکی محل سگ بهم نمیده هر چی خودش صدا میزنم انگار نه انگار شما پولی مالی قشنگی اضافه نداری بهم بدی حیرونم ناموسا🦙🦙😯😯😯