حالا امروز خوزستان زلزله اومد دیشب تا حالا چون نزدیک موعد پریودم هستم استخوان درد زیادی داشتم و اصلا نتونستم بخوابم
صبح همین که خواستم کمی استراحت کنم زلزله اومد بدون این که برم سمت دوقلو هام
دویدم اتاق شوهرم که کمکش کنم بلند بشه فقط جیغ زدم زلزله فرار کنید برید حیاط
بچه ها رفتن حیاط منم تا شوهرم بلند کردم زلزله تمام شد
دیوار ها ترک خورد و کمی گرد و خاک از سقف ریخت سرمون
اما یه لحظه حس کردم با شوهرم زیر آوار می مونیم
مادر شوهرم زنگ زده میگه ترسیدم واسه پرسم گفتم الان فرار میکنی خودت کسی نیست به داد پسرم برسه و یه بغض مصنوعی هم میکرد
گفتم نگران نباشید
در کل موندم چرا مادر شوهر تا یه دعوای بین عروسش و پسرش درست نکنه دست بردار نیست
خدا اجرتون بده واقعا کار شما به نظرم خیلی با ارزشه و واقعا خداقوت
به حرفای مادرشوهرتون هم اهمیت ندید
زمانی که شما سر کارید کی پیش شوهرتونه وازش پرستاری میکنه؟
شما بجای اهمیت دادن به حرف مادرشوهر ک بخوای روشو کم کنی یه پرستار میگرفتی یا یه کارگر ک کارای خونه رو بکنه ک شما اینجوری زیر کارا له نشی! عزیزم ب کی میخوای چیو ثابت کنی اخه اون الان تو دلش میخنده ک هم کارارو شما میکنی هم تیکه بهت میندازه.. شما دقیقا داری مطابق میل مادرشوهر رفتار میکنی.. نکن خودت خدایی نکرده کمری زانویی کتفی جاییت داغون میشه و دیگه واویلا.. یه کارگر بگیر یا حتی شوهرتو دوقولوهاتو بفرست مادرش نگه داره ک بفهمه یه من ماست چقدر کره داره!
همین ک شوهرت فهمیده است و کامل درکت میکنه
ی دنیا ارزش داره
مادرش کاملا معلومه ک حسوده ...
اصلا برات مهم نباشه
اول اينكه حرف و افكار منفي رو از خودتون دور كنيد مثلا اول تاپيك رو نگاه كنيد چه جوري شروع كرديد
بعد هم اينكه خدارو شكر كه همسرتون منطقي و قدر دانند بي انصافي مادرشون رو ناديده بگيريد
سوم اينكه اگر واقعا خسته أيد لزومي نداره تظاهر به شادي كنيد چون خودتون آسيب مي بينيد
دعا ميكنم در پناه خدا اين دوران سخت تون با سلامتي و خيريت بگذره
افرین به این درک و شعور خودت و همسرت.چقد قشنگ.خدا حفظتون کنه و بچه هاتون زیر سایتون موفق بشن.عشقتون پایدار
به نظرم ب مادرشوهرت بگو اگ خیلی نگرانین میتونین بیان خونمون مراقب پسرتون باشید
بعدم اگ اومد خیلی زر اضافی زد بگو شما نگران بودین خودتون کاراشو انجام بدید دیگ استرس نداشته باشین
دیگ هم کمکی برای کارای شوهرت نکن
ب شوهرتم بگو ازت دلخور نشه ولی زخم زبونای مامانش باعث این رفتارت شده
عزیزم خسته نباشی واقعا،حرفای مادر شوهرت خیلی زننده است ولی شما که انقدر خانومی کردی تا حالا از این به بعدشم تحمل کن تا شوهرت انشاالله زودتر سر پا بشه ،الان بخای گله کنی وقت مناسبی نیست با اینکه کاملا حق داری خدا بهت تن سالم بده انشاءالله
ایشالا زودتر خوب بشن
با کلیت داستانت کاری ندارم
ولی خودت چقد لوسی😐
