من یک و نیم ماه عروسی کردم و تو این مدت بخاطر کارا و رفتار خانواده شوهرم تصمیم گرفتم خونشون نرم .
البته اونم خونه خانواده من نمیاد مثلا لج کرده
۳ روز پیش خونه مامانش اینا بود منم خونه تنها بودم یه نیم ساعت فاصله داره تا اینجا .ولی شبش برگشت.
دیروز عصر گفت میخوام برم اونجا گفتم برو ولی شب برگرد گفت زنگ بزن داداشت بیاد پیشت من شب نمیام.
واقعا از دستش ناراحتم اخه اجازه ام نداد من برم خونه مامانم
فقط یه ماه و نیم زود نیس برا اینکارا؟!😐
خب عزیزم کار شما هم اشتباه که با خانواده اون قطع رابطه کردی
امان از دست شوهرا ،نرو به داداشت نگووو بیاد پیشت
کار خوبی نیست ، منم به خاطر مادر زن جادوگرم الان نزدیک یکساله خونشون نرفتم و باهاش قهرم
زنگ نمیزدی
میگفتی تو مرد این خونه ای ن داداشم
عزيزم كلاس درس نيست كه به اجازه احتياج داشته باشين
شما يه خانوم بالغي
بهتره به هم اطلاع بدين كجا ميرين
اجازه گرفتن قشنگ نيست
زندگي مسخره اي داريدا
بدترم ميشه
اخه اين چه طرز رفتاره؟
كاش با سياست ميتونستي تعادلو برقرار كني دوهفته يه بار بري همين ولي بري
عجب لج و لجبازی‌ای شده
امان از بعضی خانواده‌ها
الان اوله ازدواجتونه چرا لج میکنین باهم
اگه واقعا قصدت قطع رابطه بود خونه نمیگرفتی اونجاها
