بچه ها داستان رباب چرا تعطیل شد آخرش چی شد
من اصن در جریان نیستم
آخرش اصلا خوب نبود
عزیزم تو جستجو بزن رباب عروس خان کورد پیداش میکتی
ژوان عاشق رباب میشه؛خیلی باهاش خوش رفتاری میکنه
اصلا انگار نه انگار که عروس خون بسه
رباب حامله میشه
بارداری اول 3 قلو 2 تا پسر و یک دختر
سما از شب عروسی پیش رباب میمونه و به روستای خودشون برنمیگرده
ژوان میفهمه قاصد با کنیز ترک ها یعنی بالاجا رابطه داره
فلک میبنده و میگه برو خواستگاری کن و بیارش اینجا تو اون اتاق گوشه حیاط زندگی کنید
بالاجا میاد دوباره کنیز رباب میشه
بالاجا همش زیر گوش رباب میخونه که به شوهرت بگو روبروی این عمارت برای عمارت اختصاصی درست کنه
بچه دار شو جا تو محکم کن و فلان
رباب به ژوان میگه و اون قبول میکنه عمارت بسازه
رباب 3 بار دیگه حامله میشه و 3 تا پسر دیگه به دنیا میاره
بالاجا هم حامله میشه اول پسر بعد دختر
این وسط بگم که بار اول که رباب باردار شوهرش برای دو سه روز میره یک روستای دیگه ولی عوض 2،3 روز یک ماه طول میکشه که بیاد
وقتی هم که میاد رباب می بینه که جای ناخن های یک زن روی کمر شوهرش هست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
