كه خاله جون يه چيزى ميخوام بگم اگر برات مقدوره انجام بدى
گفتم بفرماييد
گفت كه ميخوام از خونه ى مامانجونت برام برگ بو بيارى ميخوام سوپ بپزم براى مرتضى(باباى دوستم)
من كپ كردم كه اخه شما سه نفر توى خونه كرونا دارين بعد من پاشم بيام در خونتون؟؟؟ واقعا منطقيه؟؟؟؟؟
گفتم كه خاله جون من كليد خونه مامانجونمو ندارم باهاشونم بحثمون شده نميتونم حقيقتش برم اونجا