سلام دوستان من ۲۰روزه زایمان کردم و مادرم اومده بود خونمون که ازم مراقبت کنه و ۱۵روژ موند چون من حالم بد بود،روازی اخر مادرشوهرم فتنه درست کرد و شوهرمو خام کرد و شوهرم بامن و پدرو مادرم اصلا حرف نمیزد این سه روزت اخر مادرشوهرم از حسادت نتونست تحمل کنه و روز اخر با دعوا داد من و مادرم رفتیم خونه پدرم و همسرم بعددوروز اومد دنبالم و خونه پدرم نیومد الان من دارم دق میکنم ،همسرمم به مادرم گفت اظهار نظر نکن و دخالت نکن😭،به پدرمم بی احترامی کرد،من چیکارکنم؟مادرم گفت دیگه نمیام خونتون به حای تشکر بی احترامی کردی،مادرم اینا دلشون خیلی تنگ شده برای من و نی نی به نظرتون مادرم بگم بیاد وقتس شوهرم نیست یا به همسرم چی بگم ؟من چندروزه ندیدمشون😭😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه عزیزم خانوادتو کوچیک نکن ممونه یه دفعه بیاد سر برسه باهاش محترمانه حرف بزن بگو از دستت ناراحتم این طوری داری زمینه اینو درست می کنی که منم بی احترامی کنم پس نه تو بی احترامی کن نه من بی احترامی می کنم
دوتا صلوات یکی برای سلامتی هممون یکی برای ازدواج من بفرست💋
بنظرم صبح بگو بابات بیاد دنبالت برو اونجا تا موقعی که شوهرت میاد خونه بگو بهش بیاد دنبالت یا بگو بابات همون موقع ها برت گردونه خونه
اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعهای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت میکنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ