خودم: اون موقع ۱۹ سالم بود سال اول دانشگاه، از اقوام خیلی دور واسه پسرشون خواستگاری کردن که حداقل ۱۰ تا خونه ی معمولی و ۵ تا یا ۶ تا خونه ی شیک و گرون+ یه ماشین شاسی بلند که یادم نمیاد چی بود +۳ تا ماشین عادی تر+ ۴۶ هکتار باغ + شغل دولتی آینده دار داشتن اون موقع
یه داداش دوقلو داشت و ۲ خواهر
ولی به دلم ننشستن و سن دوتامونم کم بود و یکمم خسیس بودن خلاصه دیگه رد شد