به عنوان یه دوست که ۳سال این راهو رفته بت میگم تهش هیچی نیست فقط به خودت میایی میبینی ای وای چقد وقت تلف کردم چقد از زندگی دور شدم چقد بی توجه بودم به داد خودت برس عزیزم رفتنی میره کسیم نمیتونه جلوشو بگیره زندگی همینه کلا تو زندگی کن قوی باش ضعف نشون نده من دوباره دارم میسازم زندگیمو چقد پشیمونم بابت اون سالا
اینایی که مینویسم میدونم سخته ها ولی انجامش بده
عزیزم برگرد سر خونه و زندگیت
نزار تنها زندگی کردن و بدون تو زندگی کردن براش عادت بشه
با خونواده شوهر تو یه ساختمون هستید پس باید زیرک و باسیاست باشی
برو سر زندگیت و خانوم زندگیت باش و اجازه نده کسی دخالت کنه تو زندگیت
با توجه به اینکه سنت هم کمه باید برای زندگی مشترک خیلی آبدیده بشی
عزیزم زندگی مشترک سختی داره بالا پایین داره
ولی فقط و فقط باید خودت و شوهرت جمعش کنید و از پسش بربیایید
اگه چهار بار وقتی داد زد هیچی نگی بعد که آروم شد حرف بزنی کم کم تغییر روش میده
اون داد میزنه شما دعوا میکنی آتیش هر دوتاتون تند میشه
یه کم خویشتن داری کن و زندگیتو بساز
تویی که زیر بار مسولیت زندگی مشترک رفتی باید از پسش بربیایید
شوهرت چند سالشه؟؟
عزیزم درست میشه ،سخت نگیر ،نزار دنیات بشه یه نفر! نزار دلیل شادی و غمت بشه یه آدم! خودت دلیل شادی و امید زندگیت باش ،تو یه زنی با کلی توانایی و انگیزه برای زندگی ،شاداب باش ،ورزش کن ،ورزش بخدا خیلی مهمه تو روحیه ،تجربه دارم که میگم، کتاب بخون ،فیلم ببین ،نقاشی کن اگه علاقه داری ،کلا هرجور حال میکنی زندگی کن بعد کم کم می بینی همه ادما و کل زندگی داره به ساز تو میرقصه ایتا که میگم شعار نبست از ته دله ،تجربه دارم که میگم
نگو عزیزم ،حیف نیست عمر با ارزشت، سن کمت ،گلم اول برای خودت زندگی کن بعد برای شوهرت یا هرکس دیگه ای ! چون متاهلی دلیل نمیشه شب و روز ت و دلیل شادیت بشه شوهرت ،تو انسانی و حق زندگی خوب رو داری ،پاشو دیگه غصه نخور، برای آینده ا برنامه بریز ،هم آینده ی شخصی و هم آینده ی دونفریتون با همسرت
ببین گلم تو شما چون سنت خیلی کمه انقدر به نیومدن شوهرت حساس هستی برای همه از این مسائل پیش میاد اما چون برادر شوهرت به تو بی احترامی کرده تو کوتاه نیا و منتظر باش خودشون بیان ازت معذرت خواهی خواهش میکنم زانوی غم بغل نگیرو فکر نکن آخرالزمان شده دیگه نمیان یه کم براخوودت ارزش قایل باش مطمئنم که میان دنبالت اگه بدونی چطور رفتار کنی خودش اومد نرو بگو باید مادرت یا داداشت بیاد معذرت خواهی وقتی هم رفتی اصلآ و ابدا با برادرشوهرت حرف نزن ببین من قبلآ خیلی خودم و کوچیک میکردم خودم و میخوردم ولی اصلا اگه نمیاد هم مهم نیست فکر نکن به اومدنش چون سنت کمه اینطوری هستی خواهشآ به مادرت هم غصه نده بیشتر از این یعنی چی روزهام سخت و غمگینه ناراحت هستی باش ولی دیگه از این حرفها نزن مریضی لاعلاج نیست که درمان نداشته باشه همه این ترس و دلهره ها مال سن کم و سادگی خودت هست خیلی ها از این برنامه ها براشون پیش میاد اگه محکم باشی تو برنده میشی میتونی ادمشون کنی اینجور که معلومه اهل شکایت هم نیستی پس حدآقل دل قهر داشته باش و کمتر خودخوری کن انگار تحفه نطنز نمیاد دنبالت قبل ازدواج چطور زندگی میکردی الانم همونجور باش
