یه زن عمو داشتم خدا نگهدارش باشه هر جا هست.جدا شد از عموم.اون خدای این کارا بود😀ماها دیگه به غش کردناش عادت کرده بودیم.تو مجلس عمم نمیدونم سر چی ناراحت شده بود یهو اون وسط غش کرد و دراااز به دراز افتاد بقیه هم چیزی بهش نگفتن و ار کنارش راحت رد میشدن یه ده دقیقه بعد خودش پاشد🤭🤭🤭🤭🤭🤭🤭😁😁😁